- سهم اینفلوئنسرها از دنیای تبلیغات و سیاست
- چرا ممکن است اعلام نتایج انتخابات آمریکا روزها طول بکشد؟
- دو ماهواره ایرانی «کوثر» و «هدهد» به فضا پرتاب شدند + فیلم
- عباس عراقچی: ما برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ارزشی قائل نیستیم
- ۴ رأی هیات منصفه دادگاه مطبوعات اعلام شد
- وزیر اقتصاد: اقدامات ضروری برای تعلیق اقدام تقابلی FATF را انجام میدهیم
- رئیس قوه قضاییه: همه مسئولان قضایی موظف به اجرای مفاد نسخه بهروز شده سند تحول هستند
- جایروپلن یا هواچرخ چیست؟
- آروین قهرمانی (ناتانل) اعدام شد
- سخنگوی وزارت خارجه: از تمام امکانات برای پاسخ به اسرائیل استفاده میکنیم
- پزشکیان: جنگ امروز جنگ اقتصادی است، جنگ بمب و موشک نیست
- کیانوش عیاری به دنبال گرفتن پروانه نمایش فیلم «سفره ایرانی»
- چای دبش عرضه شده در حراجها آلوده نیست
- تعرفه واردات گوشی اپل در سال ۱۴۰۳ تعیین شد
- مهران مکوندی مدیرعامل شرکت ملی حفاری شد
اکوپل نیوز؛ مهدی کرمی - بدون شک مهاجرت و تغییر مکان زندگی از یک کشور کمتر توسعه یافته به کشوری توسعه یافته و پیشرفته نقطه عطفی در زندگی انسان است و تجربهای است توام با سرگشتگی، شوق و یا حسرت؛ بسته به این که جلای وطن تا چه حدی با اختیار و تصمیم آزادانه شخص باشد و یا فشار خارجی، میتوان عناوینی دیگری همچون تبعید، آوارگی و یا اخراج بر آن گذاشت.
مهاجرت و جابه جاییها همیشه با یک احساس «شروع دوباره» همراه است و در عمل هم، افکندن طرحی نو و شروعی مجدد را منجر میشود؛ البته که نتایج همه مهاجرتها همیشه مطابق با آمال و آرزوها و برنامههای فرد پیش و پس از آن نبودهاند.
رویای سرزمینی که در آن هرکس باید بهتر و غنیتر باشد و همه متناسب با توانایی و دستاوردهای خود فرصت داشته باشند در رویای «خودرو لوکس» و «پنت هاوس» و «دستمزد بالا» خلاصه نمیشود؛ بلکه در رویای نظمی اجتماعی است که هر فردی فارغ از جنسیت، دین، قومیت و یا زبان بتواند به بالاترین منزلتی که ذاتا تواناییاش را دارد دست پیدا کند.
فکر کوچ از وطن تبدیل به دغدغهای حاضر و آماده در میان ذهنیت جامعه ایران شده و فرقی هم ندارد، اقامت دائم و یا اقامت موقت آن هم در قالب تحصیل. برای کسانی که در جامعه ایرانی زندگی میکنند چنین ادعایی تقریبا غیرقابل انکار است و آن قدر در گفتگوهای روزمره تکرار میشود که بیانش طبیعی و خیلی عادی به نظر میرسد.
موضوع مهاجرت فقط دغدغه قشر تحصیلکرده نیست. بخش زیادی از افراد دارای تخصص و نیز افراد فاقد مهارت که مدرک دانشگاهی هم ندارند در پی آن هستند که از کشور خارج شوند و با بهتر بگوییم «فرار» کنند.
دلایل زیادی برای رفتن وجود دارد که شامل طیف وسیعی از شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میشود. شاید عدم رضایت و ناخوشنودی از زندگی در کنار احساس محرومیت از دلایل اصلی مهاجرت در بین ایرانیان باشد.
آزادیهای فردی و اجتماعی، شایسته سالاری، رفاه اجتماعی، درآمد و اشتغال، بهداشت و درمان، جذب نخبگان، سهولت در ایجاد کسب و کارها، احساس شادی و دلایل بسیار دیگر را میتوان از عوامل و مواردی ذکر کرد که جامعه ایرانی با آن درگیر است و میتواند دلیلی برای خروج از کشور باشد.
رفتن و یا مهاجرت حقی کاملا طبیعی است و استفاده از این حق خودش حق هرکسی است.
شاید تا چندی پیش مهاجرت جوانان و بخصوص دانشجویان در صدر آمار مهاجرین از کشور بود، اما براساس گزارشهای منتشر شده امروز موضوع مهاجرت محدود به دانشجویان و افراد جویای کار نیست و برخی دانش آموزان دوره متوسطه به این موضوع فکر میکنند و یا در تلاش آن هستند که تحصیلات دانشگاهی خود را در کشوری غیر از ایران آغاز کنند.
براساس گزارش «رصدخانه مهاجرت ایران» سالانه بیش از ۶۰۰ هزار نفر از ایران مهاجرت میکنند و بیش از ۷۰ درصد از ۶ هزار فعال کسب و کار کشور میل به مهاجرت دارند.
بر اساس آمارهای درج شده در «سالنامه ۱۴۰۱ رصدخانه مهاجرت ایران» در سال ۲۰۲۰، رتبه مهاجرفرستی ایرانیان در میان کشورهای دنیا ۵۴ و رتبه مهاجرپذیری ایرانیان ۲۳ بوده است.
به گفته دکتر منصور جعفری نمین رئیس شورای هماهنگی نظام پزشکی کشور فقط در سال ۱۴۰۱ بیش از ۸۰۰ ماما از ایران مهاجرت کردهاند.
موضوع مهاجرت امری همیشگی در بین افراد جوامع و یا کشورهای دیگر دنیا بوده و هست، ولی در ایران موضوع «فرارمغرها» و «فرار سرمایه» ازجمله موضوعاتی است که حداقل سالهای اخیر به دلیل شرایط و بحرانهای تمام نشدنی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به نقطه بحرانی رسیده است.
امروز موضوع مهاجرت از ایران به هر نقطهای از جهان، چنان در ذهن بسیاری از ایرانیان برجسته شده که نیازمند یک چارهاندیشی اساسی است.