- بیانیه سپاه در رابطه با حمله نظامی به اسرائیل
- فیلم؛ پهپادهای انتحاری ایران در مسیر اسرائیل
- حمله نظامی ایران به اسرائیل آغاز شد
- «گنبد آهنین» اسرائیل چیست و چطور کار میکند؟
- دادگاهی در آرژانتین ایران را مسئول حمله تروریستی آمیا شناخت
- پنتاگون: اسرائیل از حمایت کامل آمریکا در برابر حمله نظامی ایران مطمئن باشد
- حمله نظامی ایران به اسرائیل جمعه انجام میشود
- موتورسیکلت «قرارهای یواشکی» رئیس جمهوری سابق فرانسه حراج میشود
- کارت سوخت ۲۰ میلیونی دروغ است
- جزئیات عفو ۲ هزار و ۱۲۷ محکوم
- ثبت نام خودروهای سایپا بدون قرعه کشی ویژه عید فطر ۱۴۰۳
- عکس؛ صورت کبود شده محمود احمدی نژاد
- بازیگران نمایش «عددهای نشده» معرفی شدند
- اطلاعیه قوه قضاییه در رابطه با بازرسی از رسانه فردای اقتصاد
- دلیل اعتراض کشاورزان اروپایی چیست؟
- پوستر حضرت مسیح در اسپانیا جنجالساز شد
کسری بودجه عبارت از هزینههایی که درآمدی برای آن وجود ندارد، یا دولت بیش از درآمدش خرج کرده است.
به گزارش اکوپل نیوز، کسری بودجه زمانی اتفاق میافتد که دولت منابع کافی برای هزینههای خود نداشته باشد، اما حاضر هم نشود از هزینههایش کم کند.
در واقع منفی شدن تراز درآمدها و هزینهها در طول اجرای یک سال قانون بودجه را کسری بودجه میگویند.
دلیل روی دادن کسری بودجه چیست؟
عدم کنترل و ساماندهی صحیح هزینهها و درآمدهای دولت منجر به ایجاد کسری بودجه میشود.
برای محاسبه میزان کسری بودجه در اقتصاد باید اختلاف بین درآمدها و پرداختهای دولت اندازهگیری شود.
دولت در طول سال اجرای بودجه همواره تلاش میکند تا به اندازهای که منابع وصول میشوند هزینه کند. طبعا هر قدر هم منابع وصول نشوند ممکن است از مصارف خود کم کند.
مثلا سالانه به دلیل عدم تحقق منابع بخشی از بودجه عمرانی اختصاص نمییابد. اما بخشی از هزینهها که یا واقعا ضروری هستند یا دولت تمایل دارد که پرداخت عملا اجتناب ناپذیر تلقی میشوند.
این مواقع اگر منابع به اندازه کافی وصول نشود دولت از هیچ تلاشی برای تامین منابع برای این مخارج دریغ نمیکند. به بیان دیگر مساله اصلی این است که در بودجه سالهای اخیر هزینههای اجتناب ناپذیر در مقابل منابع غیرقابل تحقق قرار میگیرند.
منبع درآمدهای دولت چیست؟
درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز، مالیات، فروش ارز، انحصارها و مالکیت دولت، فروش کالا و خدمات، بهره دریافتی بابت وامهای پرداختی دولت به خارج و ... جزء درآمدهای دولت محسوب میشود.
از سوی دیگر گاهی دولت برای تامین مخارج خود به بانکهای تحت نفوذ خود فشار میآورد که پول خرجهای دولت را بدهند. مثلا به بانک کشاورزی فشار میآورد تا هزینه خرید گندم تضمینی را متقبل شود.
در این روش نیز بانکهای برای پوشش کسری بودجه خود از بانک مرکزی استقراض میکنند.
در واقع به جای استقراض مستقیم دولت از بانک مرکزی، دولت با واسطه بانکها از بانک مرکزی استقراض میکند.
اثر این کار رشد پایه پولی و نقدینگی و در نتیجه تورم خواهد بود. ضمن اینکه این امر سبب میشود که این بانکها در تامین مالی بخش غیر دولتی هم دچار مشکل شوند.
به عبارتی دیگر در هر سه روش فوق عملا کسری بودجه دولت منجر به آثار تورمی خواهد شود.
به بیانی دیگر گرچه دولت یا مجلس با انگیزه خیر و در حالی که منابع کافی ندارند، هزینههایی را در بودجه در نظر میگیرند، اما در عمل تورم بیشتری را در سالهای بعد به مردم تحمیل میکنند. نهایتا دولت با انگیزههای قابل دفاع عملی را انجام میدهد که به زیان اقشار مختلف جامعه به ویژه فرودستان و طبقه کارگر منجر میشود.