- عباس عراقچی: خوش بینی ممکن است موجه باشد، اما فقط با احتیاط زیاد
- اعلام جرم علیه دو مدیر رسانه به دلیل اظهارات سخیف درباره مذاکرات هستهای
- بیشترین درخواست پناهندگی مربوط به کدام کشور اروپایی است؟
- شلیک ۹ گلگوله به یک نوجوان اوتیسمی توسط پلیس آیداهو
- شاغلان کدام کشور اروپایی درآمد کمتری دارند؟
- کوچکترین ضربان ساز قلب جهان ساخته شد
- عباس عراقچی: عجله ای برای ارتباط با دولت سوریه نداریم
- حضور در لیست سیاه FATF عامل افشای اطلاعات کشور است
- علی شمخانی: ایران برای توافق متوازن آمده، نه تسلیم
- مرگ تلخ ۲ قاضی کهگیلویه و بویراحمدی در یک تصادف
- احمد خاتمی: امکان مذاکره بر سر غنی سازی، فعالیتهای موشکی و حضور منطقهای ایران وجود ندارد
- چین سفارش هواپیماهای بوئینگ را متوقف کرد
- بانک سپه هک نشده بلکه داده ها سرقت شده است
- فرمانده نیروی زمینی ارتش: دشمن شرارتی در سر داشته باشد ارتش سر را از بدن او جدا می کند
- حسین مرعشی: مطمئن باشید ایران لیبی نمیشود/ ایران رهبری هوشمندی دارد
- محمد اسلامی: آژانس بین المللی انرژی اتمی بی طرف باشد
۵ سال نحس نمایشگاهی
میلاد محمدی در گسترش نیوز نوشت:
شرایط عالی که نه! عادی بود. یک زمانی در نمایشگاههای بینالمللی شاهد حضور شرکتها و تجار خارجی بودیم و بخشی از درآمدها در صنعت نمایشگاهی را میشد به عنوان درآمد ارزی در نظر گرفت. آن وقتها شرکتهای نمایشگاهی تاییدیههای جهانی مربوط به سازمانهای ارشد حوزه مدیریت رویدادها نظیر سازمان یوفی (ufi) را داشتند و میتوانستند هیاتهای تجاری از اروپا، آسیا و دیگر نقاط کره زمین به ایران دعوت کنند.
سال ۱۳۹۶ یک باره شوک عجیبی به این صنف وارد شد! تشکلهای قدرتمند بخش خصوصی که هزار و یک وظیفه ریز و درشت در حوزه تقویت بازارهای صادراتی دارند به میدان آمدند و چند نماینده مجلس را هم با طرح غیر استاندارد خودشان همراه کردند! طرح چه بود؟ گرفتن مجوزهای نمایشگاهی و برگزار کردن رویدادها به جای خانواده صنعت نمایشگاهی!
روند برگزاریها دچار بحران شد و چند ماهی طول کشید تا فعالان حوزه چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی بتوانند جلوی این ورود غیرکارشناسی به حوزه رویدادهای نمایشگاهی را بگیرند. هرچند برخی تشکلها با لابیگری توانستند از فیلترها رد شده و برای عناوین مهم نمایشگاهی اخذ مجوز کنند، اما به هر حال خطر از بیخ گوش این صنعت عبور کرد.
یک سال بعد، در ۱۳۹۷ شاهد سرازیر شدن سیل تحریمها به داخل کشور بودیم و اولین بخشی که آسیب دید، صنعت نمایشگاهی بود. رویدادهایی که قبلا بخش مهمی از گردش مالی آنها را درآمد ارزی تشکیل میداد، به یکباره با قحطی مشارکتکننده خارجی مواجه شدند و حالا فقط باید از غرفه داران بومی میزبانی میکردند. حضور هیاتهای تجاری به عنوان بازدیدکننده نیز به عدد صفر نزدیک شد.
اگرچه برخی شرکتها از کشورهای همسایه هنوز رفت و آمدهایی به نمایشگاهها داشتند، اما این ظهور و بروز آنقدری نبود که بتوان برچسب «بینالمللی» به رویدادها چسباند.
سال ۹۸ موضوع تحریمها بیشتر گلوی برگزارکنندگان و سایتداران را فشرد! سازمان جهانی یوفی عملا همه فعالان صنعت نمایشگاهی، چه حقیقی و چه حقوقی را از فهرست زیر مجموعه خودش خارج کرد و اعتبار بین المللی اغلب افراد فعال، خصوصا مجریان دچار خدشه شد. بیخیالی مدیران وقت شرکت سهامی نمایشگاههای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران هم به این نگرانیها دامن زد و تلاشی که بخش خصوصی برای بازگرداندن جایگاه از دست رفته خودش کرد، به تنهایی بی نتیجه بود.
هرچند سایتهای نمایشگاهی به واسطه وقوع سیلهای ویرانگر آن سال در برخی نقاط کشور به چتر و سرپناهی برای مردم زجر دیده بدل شدند، اما کسی نبود تا سرپناه صنعت نمایشگاهی ایران باشد.
و، اما ۱۳۹۹ را باید بدترین سال برای این صنف دانست! کرونا آمد، همه کشور را آلوده کرد، با بی خیالی مسئولان دولتی ادغام شد و چنان ضربات سهمگینی بر پیکره صنایع مختلف وارد کرد که قطعا تا سالیان سال جبران نخواهد شد. صنعت نمایشگاهی هم از این بحران در امان نبود. تعطیلی تمام و کمال سایتهای برگزارکننده باعث شد بخش عظیمی از نیروهای انسانی در سطوح مختلف چه در قالب برگزارکنندگان رویدادها و چه در قالب غرفه سازان، بیکار شوند. صنعتی که با تحریم و حضور غیرمتخصصان به عنوان برگزارکننده شدیدترین آسیبها را تحمل میکرد، با توقف کامل برگزاری کلیه رویدادها، عملا متلاشی شد.
شرایط ادامه پیدا کرد تا به سال ۱۴۰۰ رسیدیم. نیمه اول سال عملا با کرونا و برگزاری بسیار محدود برخی رویدادها سپری شد. در شرایطی که اهالی صنعت نمایشگاهی ۱۸ ماه بیکاری محض را تجربه میکردند، شرکتهای غرفه ساز، برگزارکنندگان و سایتداران عملا تا مرز تعطیلی پیش رفتند. هرچند تلاشهایی برای برگزاری رویدادها انجام شد، اما هر بار یک نهاد یا ستاد یا جریانی به بهانه شیوع کرونا، تیشه به ریشه عناوینی که در آستانه برگزاری بودند، زد.
در نیمه دوم ۱۴۰۰، اما بارقههای امید پیدا شدند. ستاد ملی مبارزه با کرونا اجازه برگزاری رویدادهای نمایشگاهی با رعایت پروتکلهای بهداشتی را صادر کرد و تقویم فشرده سایتهای نمایشگاهی در تهران و شهرستان کارشان را شروع کردند. پاییز پرکار صنعت نمایشگاهی داشت آرام آرام لبخندها را به لب فعالان صنف برمیگرداند که شوک پنجم سهمگینتر و شدیدتر به قلبشان وارد شد!
خبر کوتاه است و کوبنده؛ نمایشگاه تهران باید تعطیل شود! از اواسط آذرماه شورای شهر تهران، به بهانه ترافیک عصرگاهی پایتخت و بدون ارائه نظرات کارشناسی، رای بر تعطیلی کامل نمایشگاهها در خیابان سئول و انتقال کلیه رویدادها به شهرآفتاب داد.
موضوعی که شاید در ابتدا خیلی جدی گرفته نشد، اما زمانی که پلیس راهور چند روز پشت سر هم مسیر منتهی به ورودی درب جنوب نمایشگاه بین المللی جمهوری اسلامی ایران را مسدود کرد و عبور و مرور مردم با اختلال مواجه شد، همه متوجه عمق بحران شدند.
با توجه به تصمیم اخیر شهرداری، اقدامات سختگیرانه پلیس راهور و البته سکوت معنادار وزارت صنعت معدن و تجارت به نظر میرسد در ماههای آینده باید منتظر سیر کنسلی رویدادهای بینالمللی بسیاری باشیم. همچنین برگزارکنندگان بسیاری مجبور خواهند بود رویدادهای نمایشگاهی خود را در شهر آفتاب برگزارکنند.
نمایشگاه شهر آفتاب اگرچه برای برگزاری رویدادهای عمومی نظیر نمایشگاه کتاب یا نمایشگاههای مرتبط با حوزه تفریحات و سرگرمی بسیار مناسب است، اما به واسطه دوری مسیر و عدم دارا بودن متراژ مفید نمایشگاهی قابل توجه، قطعا قادر به پذیرش رویدادهای با متراژ بیش از ۱۵ هزار متر مربع نخواهد بود؛
بنابراین تغییرات ساختاری در روند برگزاری، چه از نظر زمان و چه از نظر مکان عمدتا خسارتهای جبران ناپذیری به رویدادهای نمایشگاهی وارد خواهد کرد. صنعتی که تا امروز از خود جانسختیهای بسیاری نشان داده و دیگر فاصله چندانی با نابودی ندارد.