کد خبر: ۱۸۳۳
۰۲ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۱:۵۱
یکی از معضلات کشور این است که برنامه‌ها در مواقع اجرا با مشکل مواجه می‌شوند و اهداف تحقق نمی‌یابند.

مرتضی افقه، استاد اقتصاد دانشگاه چمران در روزنامه ایران نوشت:

وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گزارش رسمی خط فقر در ایران را منتشر کرد. براساس این گزارش خط فقر در کشور رشد داشته است.

وزارت کار دو سال قبل هم آماری ارائه کرد که نشان می‌داد ۶۰ میلیون نفر نیازمند دریافت کمک‌های معیشتی و حمایتی هستند.

این آمار‌ها نشان می‌دهد برنامه فقرزدایی در کشور موفق نبوده است. علت اصلی افزایش فقر در کشور سوء مدیریت و سیاست‌های اشتباه است اگرچه تحریم‌ها بویژه در چند سال اخیر فقر را تشدید کرده است، اما ریشه فقر به‌عدم شناخت برنامه‌ها و سیاست‌هایی برمی‌گردد که برای فقرزدایی لازم است. یکی از معضلات کشور این است که برنامه‌ها در مواقع اجرا با مشکل مواجه می‌شوند و اهداف تحقق نمی‌یابند.

از دهه ۷۰ میلادی، جهان به این نتیجه رسید با برنامه‌های معمول مانند افزایش تولید ملی، فقر ریشه کن نمی‌شود. مسأله فقر از دهه ۷۰ میلادی در جهان برجسته شده است.

از آن موقع با هدف فقرزدایی، تعریف رشد و توسعه عوض شد؛ اما باز هم می‌بینیم از ابتدای قرن جدید، سازمان ملل نخستین هدف از ۸ هدف هزاره جدید را کاهش و حذف فقر شدید و گرسنگی اعلام کرد.

این برنامه بنا بود فقر مطلق را تا ۲۰۱۵ به انتها برساند، اما خیلی از کشور‌ها در اجرای آن موفق نبودند و این برنامه تحت عنوان توسعه پایدار عنوان شد و دوباره خط فقر در صدر اساس سازمان‌های معتبر جهانی قرار گرفت. فقر مسأله پیچیده‌ای است که کل جهان الان با آن مواجه است.

در کشور ما هم یکی از اهداف انقلاب توجه به مستضعفین و کاهش فقر بود. یکی از دلایلی که موفق نشدیم فقر را کاهش دهیم ساده انگاری مسأله فقر بود.

فقر مسأله پیچیده‌ای است که سیاستگذاری و برنامه‌ریزی برای حل آن تبحر، دانش، مدیریت قوی و بسیاری شاخص‌های دیگر را نیاز دارد.

با اینکه در جهان رویه مبارزه با فقر عوض شده، اما در کشور ما هنوز این نگرش وجود دارد که اگر تولید ملی افزایش پیدا کند فقر خودبه خود از بین می‌رود؛ در حالی‌که این تئوری برای کاهش یا رفع فقر، در جهان رد شده است.

برای رفع فقر، طبیعی است که تولید ملی باید افزایش پیدا کند، اما این شرط لازم است، شرط کافی این است که تولید ملی توأم با کاهش فقر باشد که در ادبیات توسعه به آن رشد فقرزدا می‌گویند.

سؤال این است مگر می‌شود تولید ملی افزایش داشته باشد، رشد اقتصادی داشته باشیم، ولی فقر کاهش پیدا نکند؟ بله با تکنولوژی‌های پیشرفته امروز این اتفاق رخ می‌دهد، یعنی می‌شود تولید بالا داشت، اما توزیع درآمد، بیکاری و فقر کاهش پیدا نکند؛

بنابراین در برنامه‌های رشد تولید و اقتصاد باید عنوان رشد فقرزدا را بگنجانیم. بعد از افزایش تولید ملی از دو طریق می‌توان فقر را کاهش داد: ۱- ایجاد اشتغال و فرصت‌های شغلی ۲-گسترش حمایت‌های دولتی.

اگر می‌خواهیم فقر، بیکاری و نابرابری کاهش یابد حتماً رشد تولید باید توسط بنگاه‌های اشتغالزا ایجاد شود. یکی از سالم‌ترین روش‌های توزیع درآمد و کاهش فقر ایجاد اشتغال است نه توزیع یارانه. ایجاد اشتغال عزتمندانه برای مردم، توزیع درآمد مناسب است. پرداخت یارانه فقط باید برای کسانی باشد که نمی‌توانند کار کنند مانند سالمندان، معلولان و...

بنابراین برنامه‌ریزی اثرگذار برای کاهش فقر باید رشد توأم با اشتغال و ایجاد فرصت‌های شغلی بیشتر باشد که سازوکار آن در ادبیات اقتصادی جهان مشخص است. اما در ایران به این علوم اقتصادی بی‌اعتنایی شده است.

یکی از موارد دیگری که برای کاهش فقر باید به آن توجه شود موضوع نابرابری منطقه‌ای است. بیشتر فقرا در حاشیه شهرها، شهر‌های کوچک و روستا‌ها هستند که علت آن بی‌تدبیری‌ها در سیاستگذاری بوده که تمام ثروت در شهر‌های بزرگ متمرکز شده است.

این سیاست اشتباه باعث افزایش مهاجرت و گسترش حاشیه نشینی شده و هم باعث محروم ماندن استان‌های کوچک شده است.

بی‌تدبیری‌ها موجب افزایش فقر در کشور شده و اهداف بالادستی و برنامه‌ها را تحت تأثیر قرار داده است. متأسفانه خارج از شعار، برنامه اجرایی برای توزیع درآمد و دستیابی به درآمد بالاتر از خط فقر، توسط دولت‌ها ارائه نمی‌شود.

در شرایط فعلی اگر مسأله تحریم حل نشود، بسیاری از برنامه‌های کاهش خط فقر قابلیت اجرایی ندارد و موانع ساختاری اجازه اصلاح برنامه را نمی‌دهد. چرخ تولید ما بشدت وابسته به صادرات نفت است به همین دلیل اگر تحریم‌ها باقی بماند برنامه‌های کاهش فقر به هدف نمی‌رسد.

گزارش خطا
خبرهای مرتبط
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر