- حیات اقتصاد کشور مرهون تلاش کارآفرینان است
- بیانیه سپاه در رابطه با حمله نظامی به اسرائیل
- فیلم؛ پهپادهای انتحاری ایران در مسیر اسرائیل
- حمله نظامی ایران به اسرائیل آغاز شد
- «گنبد آهنین» اسرائیل چیست و چطور کار میکند؟
- دادگاهی در آرژانتین ایران را مسئول حمله تروریستی آمیا شناخت
- پنتاگون: اسرائیل از حمایت کامل آمریکا در برابر حمله نظامی ایران مطمئن باشد
- حمله نظامی ایران به اسرائیل جمعه انجام میشود
- موتورسیکلت «قرارهای یواشکی» رئیس جمهوری سابق فرانسه حراج میشود
- کارت سوخت ۲۰ میلیونی دروغ است
- جزئیات عفو ۲ هزار و ۱۲۷ محکوم
- ثبت نام خودروهای سایپا بدون قرعه کشی ویژه عید فطر ۱۴۰۳
- عکس؛ صورت کبود شده محمود احمدی نژاد
- بازیگران نمایش «عددهای نشده» معرفی شدند
- اطلاعیه قوه قضاییه در رابطه با بازرسی از رسانه فردای اقتصاد
- دلیل اعتراض کشاورزان اروپایی چیست؟
امروز با صحنهای عجیب مواجه شدم که فکرش رو هم نمیکردم. همیشه خودم را برای مواجهه با هر تهدیدی آماده نگه میدارم. مخصوصاً تهاجم با سلاح یا هرگونه اقدام ایذاییای دیگه، اما این جوریش رو دیگه فکر نکرده بودم بهش؟!
به گزارش اکوپل نیوز به نقل از تسنیم؛ محمد شهریاری؛ معاون دادستان و سرپرست دادسرای امور جنایی تهران روز پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت در صفحه شخصی خود یادداشتی کوتاهی با عنوان اخلال در نظم عمومی منتشر کرد.
در این یادداشت ماجرای عجیب گمان یک سوء قصد تشریح شده است که در ادامه میخوانید:
امروز با صحنهای عجیب مواجه شدم که فکرش رو هم نمیکردم. همیشه خودم را برای مواجهه با هر تهدیدی آماده نگه میدارم. مخصوصاً تهاجم با سلاح یا هرگونه اقدام ایذاییای دیگه، اما این جوریش رو دیگه فکر نکرده بودم بهش؟!
ساعت ۱۸ در راه برگشت از اداره بودم توی لاین وسط. خودم رانندگی میکردم. توی هزار تا فکر و خیال بودم که در یک لحظه خودروی پژو ۴۰۵ نقرهای رو در کنار سمت راست خودم دیدم. دو تا زن جوان (راننده و سرنشین) جلو بودند و یه بچه هم عقب. در یک لحظه پنجره پژو پایین اومد و خانمِ راننده از پنجره سلاح رو به طرف من گرفت، مرگ جلوی چشم من اومد تا خواستم کاری بکنم ماشه رو چکاند.
ناخودآگاه ماشین رو به سمت چپ گرفتم که نزدیک به تصادف و چپ کردنم هم بود. دلم هوری ریخت و وحشت زده شدم و گفتم: شلیک و تمام، اما متوجه شدم شلیکی نبوده و دو تا خانم زدند زیرِ خنده.
اونجا بود که فهمیدم سلاح اسباببازیه و احتمالا متعلق به اون بچه. فقط عکس پلاک رو گرفتم. الان دو ساعته دارم به موضوع فکر میکنم که چه برخوردی با اینها داشته باشم.
آخرش هم نتیجه گرفتم بیخیالشون بشم. احتمالاً برای دلخوشی اون بچه این کار رو کرده باشند یا خنده خودشون، اما امیدوارم این شوخی رو با شخص دیگهای تکرار نکنند که ممکنه دردِسر بزرگی درست کنند.