- اپلیکیشن ۷۸۰ هک شد
- مهدی طارمی در پورتو ماندنی شد!
- قرعهکشی مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا؛ میلان، پاریسنژرمن، دورتموند و نیوکاسل در گروه مرگ
- آیا نوشیدن الکل باعث میشود دیگران در نگاه ما «جذابتر» به نظر برسند؟
- وزارت بهداشت آمریکا خواستار تسهیل قوانین فدرال مصرف ماریجوآنا شد
- سخنگوی قوه قضاییه: کیفرخواست در خصوص عملکرد مدیران سازمان بورس صادر شد
- کشف اختلاس ۲۹ هزار میلیارد ریالی در یکی از بانکهای دولتی تهران
- ابراهیم رئیسی: آمدهایم که مشکل مردم را به گردن گرفته و حل کنیم/میز مذاکره را ترک نکردیم
- چه کسانی در بازگشایی مجدد سامانه یکپارچه خودرو میتوانند ثبتنام کنند؟
- نحوه دریافت گذرنامه زائران اربعین
- از نگاه اسلام، بزرگترین نعمت سلامت جسم است
- اختلاف خانوادگی در شوش دو کشته بر جای گذاشت
- شناسایی ۱۱۰ هزار خانه لوکس برای دریافت مالیات
- نحوه دریافت ارز اربعین
- وزیر کار: بخش قابل توجهی از فقر مطلق ریشهکن شده است
- حکم قطعی پرونده گروه «محمد رستمی صفا» صادر شد
کافی است رسانه خبر مرگ، جرائم، زد و خورد و اخباری از این دست با تکیه بر ارزش خبری «برخورد، اختلاف، درگیری و منازعه» را منتشر کند، به سرعت تعداد بازدیدکنندگانش بالا میرود، اما به همان نسبت اگر خبری با رویکردی مبتنی بر دیگر ارزشهای خبری تنطیم شود، تعداد بازدیدکننده اش پایین میآید! این رویکرد، در این سالها اعلب رسانهها را هم تحت تاثیر قرار داده و حالا که بازار رقابت رسانهای به شدت داغ است، برای ثبت کلیکهای بیشتر، خودآگاه یا ناخودآگاه به سمت گرایش دارند؛ اما جریان چیست و چرا تا این حد پیگیری خبرهای تلخ به صورت یک عادت درآمده است؟
به گزارش اکوپل نیوز به نقل از ایسنا، حمید ضیایی پرور ـ استاد ارتباطات در پاسخ به پرسش بالا چنین میگوید: «یکی از علتهای اصلی استقبال از خبرهای بد از سوی مخاطبان این است که این خبرها حاوی ارزش خبری برخورد یا تضاد هستند. این مساله مخصوص کشور ما نیست و هر جای دنیا به همین شکل است که رسانهها بیشتر علاقمند اند خبرهای حاوی ارزشهای خبر برخورد را پوشش دهند و مردم هم این جذابیت را در ارزش خبری برخورد میبینند و معمولا اخبار بد حاوی ارزش خبری برخورد است.»
او ادامه میدهد: «اخبار خوب بیشتر جنبههای توسعه ای، آموزشی، آگاهی رسانی و پیشرفت دارند و مگر اینکه ارزش خبری استثنائی داشته باشند که دیده شوند. به عنوان مثال رکوردی شکسته شود و خبر حاوی ارزش استثنائی باشد که در رسانهها مورد توجه افکار عمومی قرار بگیرد.»
به باور این استاد ارتباطات آموزشهای رسانه حرفهای باید به عموم جامعه هم تسری پیدا کند؛ چرا که امروز همه صاحب رسانه هستند و به نوعی منتشرکننده اخبار هستند.
ضیائی پرور معتقد است: استخراج اخبار خوب از دل خبر بد و همچنین توجه به ممنوعیتهای حرفهای روزنامه نگاری در پوشش اخبار بد از سوی رسانه باعث میشود مخاطب کمتر در معرض شلیک گلوله اخبار منفی قرار بگیرد.
این مدرس ارتباطات در عین حال راه برون رفت از این شرایط را به رسانهها چنین پیشنهاد میدهد: در این حال، تکنیکی بین رسانههای بزرگ دنیا وجود دارد و آن استخراج خبر خوب از دل خبر بد است. وقتی یک بحران پیش میآید، معمولا یک قهرمان هم با آن ظهور میکند.
او در این زمینه با ذکر مثالی در حادثهی سیل فارس یادآور شد: در این حادثه که هموطنانمان جان خود را از دست دادند، وسط بحران سیل، زلزله و کشته و زخمی شدن، کارگری را دیدیم که جان خیلی از مردم را نجات داد. رسانه میتواند این قهرمان را برجسته کند و یا موارد دیگر. اینها تکنیکهایی است که در تمام دنیا استفاده میشود؛ و بهتر این است که با توجه به اینکه وفور اخبار بد داریم و سیل و زلزله و آتش سوزی و مرگ و میر فراوان است، رسانهها برای جلب توجه علاوه بر اینکه خبرهای بد را پوشش میدهند، دنبال استخراج خبرهای خوب هم در دل این رویدادها باشند.
ضیائی پرور در ادامه عنوان کرد: یکسری پروتکلها در دنیا در حرفهی روزنامه نگاری وجود دارد و آن ممنوعیت انتشار تصاویر جنازه، صحنههای زنده و غیرزنده کشته شدن انسان یا حیوان است که رسانههای حرفهای دنیا به آن مشرف هستند، اما شبکههای اجتماعی، شهروندان خبرنگار و حتی برخی رسانه ها، این تصاویر را منتشر میکنند. این هم یکی از ملاحظاتی است که آموزشهای رسانههای حرفهای باید به عموم جامعه هم تسری پیدا کند، چون همه صاحب رسانه هستند و به نوعی منتشرکننده اخبار هستند.
وی با بیان اینکه اخبار بد بخشی از واقعیتهای جامعه است و رسانه نمیتواند به صرف اینکه خبر بد است آن را منتشر نکند، گفت: وقتی کیف قاپی، خفت گیری و زورگیری، قتل، تصادف ترور و انفجار هست رسانه باید اینها را منتشر کند و نمیتواند بگوید همه چیز آرام است و جامعهی من چقدر خوشبخت است.
این استاد ارتباطات دربارهی همذات پنداری مردم با اخبار بد نیز عنوان کرد: این اتفاق در هر جامعهای متفاوت است. وقتی جامعه دچار مشکلات اجتماعی و اقتصادی باشد، با فقر و پیچیدگیهای اقتصادی روبه رو باشد، معضل بیکاری باشد، طبیعتا این خودش را در واکنشهای سیاسی و رسانهای هم نشان میدهد. به هر حال مردم به شرایط خود نگاه میکنند و این نوعی فرافکنی و نشان دادن حس بی اعتمادی است.